لویدز لندن که عموما با نام لویدز شناخته میشود، یک کسبوکار ارائهدهنده بیمه و بیمه اتکایی مستقر در لندن است. لویدز برخلاف اغلب رقیبان خود، تنها یک شرکت بیمه نیست؛ بلکه یک مجموعه شرکتی است که طبق قانون لویدز که در سال ۱۸۷۱ به تصویب رسید و پس از آن، بر اساس قوانین پارلمان اداره میشود و به عنوان یک بازار جزئی متقابل فعالیت میکند که در آن چندین پشتیبان مالی به صورت گروهی از سندیکاها گرد هم آمدهاند تا روی ریسک اقدامات مدیریتی انجام دهند. این «عضوها» که در واقع همان بیمهگران و متعهدان پرداخت خسارت هستند، مجموعهای از اعضای حقیقی و اعضای حقوقی (شرکتهای با مسئولیت محدود) هستند. این اعضا از قدیم با عنوان «نام ها» شناخته میشوند.
تعهد کاری لویدز عمدتاً بیمههای عام و بیمه اتکایی یا بیمه مجدد است؛ یعنی همان گروه از بیمههایی که بعضی از سندیکاها بیمههای زندگی نامیدهاند. کسبوکار لویدز در حقیقت ریشه در بیمههای دریایی دارد که ادوارد لوید آن را در قهوهخانه اش در تاور استریت و در سال ۱۶۸۶ پایهگذاری کرد. در حال حاضر، لویدز یک ساختمان اختصاصی در خیابان لایم دارد که در آن تجارت در “صندوق” هر سندیکا و در “اتاق”های معامله انجام میشود. اسناد بیمهنامه بهطور سنتی به عنوان “تکه کاغذ” شناخته میشود.
شعار کسبوکار لویدز Fidentia است، این عبارت در زبان لاتین به معنای «اعتماد» و مفهوم نزدیکی با عبارت لاتین uberrima fides یا «بیشترین حسن نیت» دارد و نشاندهنده ارتباط بین کارگزاران و واسطهها است. اگرچه لویدز در نیمه دوم قرن بیستم رسواییهای متعدد و چالشهای مهمی را پشت سر گذاشت که مهمترین آنها مربوط به بیماری آزبستوز بود، اما درحال حاضر «زنجیره امنیتی» قدرتمند مالی خود را برای پرداخت سریع مطالبات معتبر گسترش داده و بهبود بخشیده است. در پایان سال ۲۰۱۸، این زنجیره شامل ۵۳٫۵ میلیارد پوند دارایی در سطح سندیکا بود که ۲۶٫۵ میلیارد پوند آن از «بودجه اعضا در لوید» بود. بیش از ۳٫۲ میلیارد پوند در یک لینک مشترک سوم بود که شامل صندوق مرکزی است، به علاوه یک لایه قابل تماس ۰٫۹ میلیارد پوندی.
در سال ۲۰۱۸ تعداد ۸۴ سندیکا تحت مدیریت ۵۵ آژانس بودند که در مجموع ۳۵٫۵ میلیارد پوند حق بیمه ناخالص در زمینه خطرات تعیین شده توسط ۳۰۳ کارگزار تأیید شده را نوشتهاند. حدود ۵۰ درصد حق بیمهها از آمریکای شمالی بود، ۳۰ درصد از اروپا و ۲۰ درصد از سایر نقاط جهان. بیمه مستقیم حدود ۷۰ درصد حق بیمه را تشکیل داد، که عمدتا اموال و حوادث (مسئولیت) را پوشش میدهد، در حالی که ۳۰ درصد باقی مانده را بیمه اتکایی تشکیل میداد. بازار بهطور جمعی ضرر قبل از مالیات ۱ میلیارد پوند را برای سال ۲۰۱۸ گزارش داد که ناشی از مطالبات عمده متوسط و یک محیط سرمایهگذاری ضعیف است.
قرنهای ۱۷ تا ۱۹ میلادی: شکلگیری لویدز لندن و اولین قوانین
ادوارد لوید کسبوکار لویدز را در سال ۱۶۸۶ در قهوهخانه لوید، واقع در خیابان تاور لندن آغاز کرد. قهوهخانه لویدز مکانی محبوب برای ملوانان، بازرگانان و صاحبان کشتی بود و لوید با خبرهای معتبر از حملونقل از آنها پذیرایی میکرد. این قهوهخانه به زودی به عنوان مکانی ایدهآل برای اخذ بیمه دریایی شناخته شد. این مکان همچنین محل رفتوآمد دریانوردان درگیر در تجارت بردهها نیز بود. اریک ویلیامز تاریخ نگار خاطرنشان میکند: «لوید نیز مانند سایر شرکتهای بیمه، بردهها و کشتیهای برده را بیمه میکرد و به حکمگذاریهای قانونی که شامل «مرگ طبیعی» و«خطرات دریا» میشد علاقهمند بود. لویدز طی این فعالیتها، انحصار بیمه دریایی مربوط به تجارت بردهها را کسب کرد و آن را تا اوایل قرن ۱۹ حفظ کرد. درست پس از کریسمس ۱۶۹۱، باشگاه کوچکی از شرکتهای بیمه دریایی به خیابان لومبارد نقل مکان کردند. پس از درگذشت ادوارد لوید در سال ۱۷۱۳، فعالیت این مجموعه تا سال ۱۷۷۳ ادامه داشت. در این سال، اعضای شرکتکننده در صدور بیمهها کمیتهای تشکیل دادند و یکی از بیمهگران به نام جان جولیوس آنجرشتین دو اتاق در بورس رویال در کرنهیل برای «انجمن لویدز» The Society of Lloyd’s بهدست آورد.
در سال ۱۸۳۸ بورس رویال در یک آتشسوزی ویران شد و اگر چه در سال ۱۸۴۴ بازسازی شد، اما بسیاری از سوابق اولیه لویدز در این آتشسوزی از بین رفت. در سال ۱۸۷۱، نخستین قانون لوید در پارلمان تصویب شد و همین رویداد، وجهه قانونی به این کسبوکار داد. در همین زمان، برای یک سندیکای لویدز داشتن بیش از پنج یا شش پشتیبان غیرمعمول بود. این کمبود ظرفیت تعهد، به این معنی بود که لویدز در حال از دست دادن بسیاری از خطرات بزرگتر و واگذاری آنها به شرکتهای بیمه رقیب است. یک بیمهگر دریایی به نام فردریک مارتن برای اولین بار این مسئله را شناسایی کرد و توانست امتیاز اولین «سندیکای بزرگ» را بهدست آورد. سندیکای او در ابتدا از ۱۲ شرکت ارائهدهنده بیمه تشکیل شده بود. در دهه ۱۸۸۰، سندیکا مارتن از بسیاری از شرکتهای بزرگ بیمه در خارج از لویدز پیشی گرفته بود. قانون بعدی لوید در سال ۱۹۱۱ دربارۀ اهداف «انجمن لویدز» تنظیم شد که شامل ارتقای منافع اعضای آن و جمعآوری و انتشار اطلاعات میشود.
اتاق اشتراک در اوایل قرن نوزدهم
سال ۱۹۰۶: زلزله سانفرانسیسکو و کاتبرت هیت
در ۱۸ آوریل ۱۹۰۶ یک زمینلرزه بزرگ و آتشسوزی بعد از آن باعث شد بیش از ۸۰ درصد شهر سانفرانسیسکو ویران شود. این رویداد تأثیر عمیقی بر شیوههای ساختمانسازی، الگوبرداری از ریسک و صنعت بیمه داشت. ضرر و زیانی که در اثر زلزله و آتشسوزی به لویدز وارد آمد قابل ملاحظه بود، هرچند که در آن زمان صدور بیمه برای محدوده خارج از مرزهای کشور با جوانب احتیاط همراه بود. برعکس برخی از شرکتهای بیمه که زیر بار ادعاهای خسارت ناشی از آتشسوزی در قراردادهای بیمه زلزله نمیرفتند، یکی از شرکتهای برجسته لویدز به نام کاتبرت هیت، بهطور علنی به نماینده خود در سانفرانسیسکو دستور داد «بدون توجه به شرایط قراردادهای زیاندیدگان، همه تعهدات بیمهنامههای لویدز را جبران و به زیاندیدگان پرداخت کنند». پرداخت سریع و کامل همه مطالبات به خوشنام شدن لویدز لندن انجامید و به این شرکت کمک کرد به یک شریک تجاری مهم و قابل اعتماد در پرداخت مطالبات برای کارگزاران و صاحبان سیاستهای آمریکا تبدیل شود. بهطور تخمینی، حدود ۹۰ درصد خسارت زلزله سانفرانسیسکو به دلیل آتشسوزی ناشی از زلزله بود و از همین رو، از سال ۱۹۰۶ «آتشسوزی در اثر زلزله» به عنوان خطر بیمهشده خاص در همه پالیسیهای بیمه جای گرفت. هیت همچنین امتیاز حمایت از بیمه اتکایِی درباره استفاده از «خسارت مازاد» برای بیمهگذاران پس از فاجعه سانفرانسیسکو را به دست آورد.
هیت در ۱۸۸۰ پس از رسیدن به سن ۲۱ سالگی، در سندیکای J. S. Burrows به عضوی از بیمهگران لویدز بدل شده بود. او طی یک سال برای یک سندیکای سه نفری بیمهگری کرده بود و در سال ۱۸۸۳ توانسته بود یک کسبوکار کارگزاری بیمه را افتتاح کند. در سال ۱۸۸۵، او نخستین قرارداد بیمه اتکایی آتشسوزی را منعقد کرد که طی آن، شرکت بیمه Hand in Hand را تحت پوشش بیمه اتکایی قرار داد. این تلاش هیت برای تنوع بخشیدن به بازار، کسبوکار لویدز را به سمت بیمه مشاغل «غیردریایی» سوق داد. او همچنین اولین بیمهنامه سرقت لویدز را نوشت که اولین قرارداد بیمه آن، بیمه جواهرات (همه خطرات) بود. بعدها، در طول جنگ جهانی اول، هیت بیمه حملات هوایی را برای محافظت در برابر خطر بمباران استراتژیک آلمان ارائه داد.
دهه ۱۹۶۰: گزارش طوفان بتسی و گزارش کرومر
در سال ۱۹۶۵، لویدز لندن در حدود ۶۰۰۰ عضو در ۳۰۰ سندیکا داشت. در همین زمان بود که توفان بتسی در خلیج مکزیک رخ داد و برای بازار بیش از ۵۰ میلیون پوند هزینه به بار آورد. این فاجعه، جریان سرمایهای را که تا پیش از این در لویدز سرازیر میشد، متوقف کرد و باعث شد بیش از نیمی از اعضا بین سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۶۸ از مجموعه لویدز خارج شوند. این جریان خروج سرمایه به همین صورت طی ۸ سال بعد از این بازه نیز ادامه داشت. خیلی زود مشخص شد که عضویت در مجموعه لویدز لندن ، که تا حدود زیادی از شرکای بازار تشکیل شده بود، نسبت به سرمایه بازار و ریسکهای بازار بسیار ناچیز است.
لویدز به این رویدادها در سال ۱۹۶۸ واکنش نشان داد و یک بررسی داخلی مخفی به ریاست لرد کرومر، فرماندار پیشین بانک مرکزی انگلیس ترتیب داد. گزارش این بررسی به کمیسیون ارائه شد که طی آن، لویدز برای عضویتگیری گسترده از میان غیربازاریها، ازجمله افراد غیربریتانیایی و همچنین زنان خبر داده بود. همچنین لویدز آن حجم سنگین پیشنیاز برای سرمایهگذاری اولیه را کاهش داد. بدین ترتیب، در نظام خود یک شخصیت سرمایهگذار جزئی را ایجاد کرد که به عنوان «نام کوچک» شناخته میشد. این گزارش همچنین به خطر «تضاد منافع» توجه کرده بود. مسئولیت «نامها» نامحدود بود ولی در عوض، تمام ثروت و دارایی شخصی آنها در معرض ریسک بود.
دهه ۱۹۷۰: تغییر معادله در بازارهای مالی
در دهه ۱۹۷۰ رویدادهایی پیش آمد که تأثیر بسزایی در مسیر حرکت لویدز داشت. اولین اتفاق، ساختار مالیاتی در انگلستان بود: برای مدتی سود سرمایه تا ۴۰ درصد، مشمول مالیات میشد. «درآمدهای بهدستآمده» که در براکت برتر قرار میگرفتند، ۸۳ درصد مالیات به آنها تعلق میگرفت و به «درآمدهای سرمایهگذاری» در براکت برتر، ۹۸ درصد مالیات تعلق میگرفت. درآمد لویدز به عنوان «درآمد بهدستآمده» به حساب میآمد، حتی برای اعضایی (نام هایی) که در لویدز لندن کار نمیکردند و این تغییر به شدت در جریان بیمهگری تاثیر گذاشت: در کوتاه مدت، برای سندیکاها خوشایند بود که برای یک خسارت کوچک بیمهنامه امضا کنند و یک سود بزرگتر کسب کنند. سود سرمایهگذاری بهطور معمول با «واگذاری اوراق قرضه» و یا gilt strippingانجام میشد.
اواخر دهه ۱۹۷۰: رسوایی ساس و موضوعات دیگر
فروپاشی سندیکای ساس Sasse پس از آن آغاز شد که این سندیکا در سال ۱۹۷۵ «قانون اجباری» را نوشت و طی آن، اختیار نوشتن بیمهنامه را به دنیس هریسون مهاجر مستقر در فلوریدا واگذار کرد تا او از طریق آژانس خود با عنوان دن هار، نوشتن بیمهنامههای اموال و خطر آتشسوزی را بر عهده گیرد، حتی اگر دن هار از سوی دارنده امتیاز لویدز تأیید نشده باشد (واقعیتی که نه از سوی ساس به آن توجهی شد و نه انجمن غیردریایی لویدز به آن توجهی نشان داد). آژانس دن هار مشکوک به روابط مافیایی بود و بسیاری از بیمهنامههای این مرکز، متقلبانه ثبت شد. برای مثال میتوان به ساختمانهای ویران شدهای در زاغههایی مانند برونکس جنوبی نیویورک اشاره کرد که پس از بیمه شدن خیلی زود برای به دست آوردن مبالغ زیادی خسارت به آتش کشیده شدند.
پس از سپری شدن دوره سه ساله حسابرسی لویدز، به ۱۱۰ عضو (نام) در سندیکای شماره ۷۶۲ گفته شد که آنها به واسطه ادعای خسارتهای متقلبانه، با ضررهای اساسی روبهرو هستند. بیمهگر اتکایی ساس که موسسه انستیتو درسگوروس برزیل (IRB) بود، از پرداخت سهم خود برای ضررهای کلاهبرداری خودداری کرد. نامها (تعداد معدودی عضو برای چنین ضررهای بزرگی) دست به اقدامات حقوقی زدند و در نهایت فقط ۶٫۲۵ میلیون پوند از مبلغ ۱۵ میلیون پوند مطالبات دن هار را پرداخت کردند. در نهایت، دن هار در سال ۱۹۷۶ از همراهی و شراکت لویدز کنارهگیری کرد تا به پرداخت باقیمانده هزینهها بپردازد. این شرکت همچنین نزدیک به ۷ میلیون پوند را در سال ۱۹۷۷ به عنوان خسارت پرداخت کرد. ساس Sasse همچنین یکی از ۵۷ بیمه نویس سندیکاهای دیگر بود که پالیسی «لیزینگ رایانه» را در اواخر دهه ۱۹۷۰ به دست آورد. این ادعاها در نهایت بالغ بر ۴۵۰ میلیون دلار بود و بیش از نیمی از کل سود بازار را در یک سال از بین برد.
در خارج از آژانس اوکلی واوگان که توسط برادران ادوارد و چارلز سنت جورج اداره می شد نیز مشکلاتی سرایت کرد. آنها در آژانس خود قراردادهایی بیش از ظرفیت مجاز خود نوشته بودند، تا از این طریق با سرمایهگذاری حق بیمهها از نرخ بهره بالای بیمهنامهها سودی هنگفت حاصل کنند. صرف نظر از اینکه آیا حق بیمهها کافی و صلاحیت دار بودند، با نوشتن بخشهای مختلفی از تجارت، سنت جورج در نهایت نام و شهرت خود را با ضررهای جدی پیوند زد. لویدز لندن بازرسانی را برای بررسی وضعیت اوکلی واوگان گماشت، اما بازرسان از دسترسی به کتابها و دفترهای ثبت بیمهنامه منع شدند و تنها با اتکا بر بیمهنامههای اتکایی این مرکز، گزارش دادند که فعالیتهای آژانس سودآور بوده است.
همزمان با ظهور این تحولات موضوعات گسترده تری نیز وجود داشت: اول اینکه در ایالات متحده، قانون دادگاههای پوشش بیمه در رابطه با جبران خسارت کارگران برای مطالبات مربوط به آزبستوز، که باعث ایجاد کسری بودجه زیادی در ذخایر ضرر و زیان لوید شد، در ابتدا به رسمیت شناخته نشد و در نهایت هم مورد تأیید قرار نگرفت. دوم، تا پایان دهه، تقریباً تمام توافق نامههای بازار، مانند توافق نامه مشترک هال، که بهطور موثر کارتلهایی بودند که حداقل شرایط را تأمین میکردند، تحت فشار رقابت کنار گذاشته شدند. سوم، پالیسیهای تخصصی جدیدی به وجود آمدند که اثر متمرکز کردن ریسک را در بر داشتند: این پالیسیها شامل پالیسیهای «اشغال» بودند که براساس آن، مسئولیت سالهای کارگشایی قبلی به سال جاری منتقل میشد. همچنین شامل پالیسیهای «زمان و مسافت» بودند، که به موجب آن منابع ذخیره صرف خرید ضمانت نامههایی برای درآمدهای آینده میشد.
اوایل دهه ۱۹۸۰: اقدام / قانون جدید لویدز لندن ، Lioncover و Centrewrite
گزارش فیشر
در سال ۱۹۸۰، سر هنری فیشر از طرف شورای لویدز مأمور شد تا پایه و اساس قانون جدید لویدز لندن را ایجاد کند. گزارش وی به «کسری درآمد دموکراتیک» و فقدان عضله نظارتی / رگولاتوری اشاره داشت. قانون سال ۱۹۸۲ لویدز بیشتر ساختار تجارت این نهاد را بازتعریف میکرد و طراحی شد تا ارائه نامهای (اعضای) خارجی در دستور کار لویدز قرار گیرد. این قانون در پاسخ به گزارش کرامر تنظیم شد که دربارۀ اداره کسبوکار از طریق یک شورای حاکم جدید بود. هدف اصلی مصوبه سال ۱۹۸۲ جدا کردن مالکیت عاملان مدیریت سندیکاهای تحت پوشش از مالکیت خانههای بروکینگ (که به عنوان واسطه عمل میکردند، نه به عنوان وکیل) با هدف از بین بردن تضاد منافع بود.
کلاهبرداری PCW و Lioncover
بلافاصله پس از تصویب قانون ۱۹۸۲، مدارک و شواهد آشکار شد و مقررات داخلی و انضباطی علیه تعدادی از کارشناسان برقرار شد که ظاهراً از سندیکای خود پولها را به حسابهای خود میفرستادند. این افراد شامل یک معاون رئیس لویدز و برخی از بیمه نویسهای ارشد وی بودند. یان پوزیت، بیمه نویس موفق بیمهنامههای دریایی به دلیل سوء ظن اخراج شد اما بعداً از اتهامات جنایی تبرئه شد؛ نام او لکه دار ماند و او دیگر به بازار بیمه بازنگشت. وی در نهایت بازنشسته شد تا مزرعه آکسفوردشایر را تا زمان مرگش در سال ۲۰۱۷ اداره کند. یک معضل بزرگتر هنگامی به وجود آمد که خبر رسید پیتر کامرون-وب و پیتر دیکسون، از آژانسهای کارخانجات PCW حدود ۶۰ میلیون دلار از طریق کسبوکار خود کلاهبرداری کردهاند. این کلاهبرداری از طریق معاملات بیمه اتکایی تقلبی انجام گرفت و عاملان آن فرار کردند و به ایالات متحده گریختند و هرگز برنگشتند.
ظهور تقلب در PCW اولین بار در سلسله رویدادهایی بود که منجر به استعفای رئیس لویدز سر پیتر گرین در سال ۱۹۸۳ شد. بعداً لویدز مجبور شد با تقریباً ۳۰۰۰ نام (عضو) در سندیکاهای مختلف PCW که درگیر این ماجرا بودند، تسویه حساب کند و برای بدهیهای خود در یک سندیکای جدید با نام ۹۰۰۱ که به نوبه خود با یک وسیله نقلیه به نام Lioncover که به عنوان یک شرکت تابعه لوید تنظیم شده بود، بیمه اتکایی تهیه کند. Lioncover مسئولیتهای مربوط به PCW و آژانسهای تحریریه مرتبط با آن را در سال ۱۹۸۷ به عهده گرفت. در سال ۱۹۸۸ مسئولیتهای ۱۹۶۷-۱۹۶۹ را نیز تحت عنوان سندیکاهای ۲ و ۴۹ کامرون – وب به عهده گرفت. دیکسون و کامرون-وب در ایالات متحده همچنان بزرگ بودند. گفته میشود کامرون وب در سال ۲۰۰۴ در یک خانه سالمندان در کالیفرنیا درگذشت.
سندیکای Warrilow و Centrewrite
لویدز همچنین با اقدامات اعضای (نام های) سندیکای ۵۵۳ C. J. Warrilow روبهرو شد که در اوایل دهه ۱۹۸۰ دائماً از ظرفیت مجازخود برای صدور بیمه نامه فراتر رفته بودند و نتوانسته بودند به اندازه کافی از طریق بیمه اتکایی مقادیر زیادی از ریسک هزینههای به وجود آمده را تامین کنند. راه حل این مشکل ایجاد یک شرکت جدید در سال ۱۹۹۰ بود که در آن میتوانستند این بدهیها را بیمه اتکایی کنند و نامهای (اعضای) Warrilow برکنار شدند. این نهاد Centrewrite نامگذاری شد و مسئولیت واریللو (Warrilow) را از سال ۱۹۸۵ و بدهیهای سالهای قبل به عهده گرفت. همچنین بهطور جداگانه «طرحهای حفاظت از املاک» یا EPPs را نیز برای نامهای (اعضای) مستعفی ارائه میداد. دهها هزار نفر از نامهای لویدز این سیاستهای اتکایی را از Centrewrite خریداری کردند. این نهاد هنوز هم وجود دارد، اما دیگر فروش EPPs را انجام نمیدهد و تجارت های کوچک دیگری را انجام میدهد. در حال حاضر بدهیهای اندکی از Warrilow در این نهاد Centrewrite باقی مانده است، که اکثر آنها بیمه اتکایی شدهاند.
سال ۱۹۸۶، سال جابهجایی لویدز لندن به ساختمان جدید در پلاک ۱ خیابان لایم (جایی که امروز نیز باقی مانده است) بود. دولت انگلیس سر پاتریک نیل را مأمور کرد تا روی استاندارد حمایت از سرمایهگذاران موجود در لویدز گزارش دهد. گزارش وی در سال ۱۹۸۷ تهیه شده و پیشنهادات زیادی را ارائه داده است، اما هرگز بهطور کامل عملی نشده است.
پیام بگذارید