ارزش گذاری دارایی ها در بیمه به چه روشی است؟

ارزش گذاری دارایی ها در بیمه

ارزش اقتصادی

ارزش اقتصادی یک دارایی (یا یک مطالبه) با توجه به قابلیت ایجاد جریان‌‌‌‌های نقدی که در طول زمان برای صاحب آن دارایی ایجاد می‌‌کند تعیین می‌‌شود. این جریان نقدی ممکن است از طریق عواید، صرفه‌جویی در هزینه‌‌ها و یا پرداخت‌‌هایی که بر طبق قرارداد تعیین شده است، حاصل شود. ارزش به عنوان ارزش حال این جریان‌های نقدی تعریف می‌‌شود و معیاری بر مبنای برآورد ریسک نسبی از انتظارات آتی است.

ارزش بازار

منظور از ارزش بازار یک کالا، قیمتی است که در یک بازار سازمان‌یافته تعیین می‌‌شود و خریدار و فروشنده می‌‌توانند در این بازار با تعدیل ارزیابی شخصی خود از ارزش اقتصادی آن کالا، در زمینه قیمت به یک توافق متعارف دست یابند. با وجود تفاوت‌‌های بالقوه‌‌ای که در قیمت بازار کالا وجود دارد معمولا این قیمت معیار مناسبی برای ارزیابی قیمت دارایی‌‌ها و دیون تلقی می‌‌شود. برای تمام دارایی‌‌های مشهود و نامشهود، بازار دادوستد وجود دارد. هنگامی که دارایی، قیمت بازار مشخص و روشنی نداشته باشد قیمت ارزیابی‌شده آن به طور ذهنی تعیین می‌‌شود و مورد استفاده قرار می‌‌گیرد. این قیمت را متخصصی که مورد قبول طرفین است تعیین می‌‌کند.

ارزش دفتری

ارزش دفتری یک دارایی یا بدهی، ارزش ثبت شده آن در ترازنامه است. این ارزش بر طبق اصول حسابداری رایج ثبت می‌‌شود و نشان‌دهنده ارزشی است که به گذشته تعلق دارد (ارزش تاریخی) و اغلب ارتباط کمی با ارزش جاری اقتصادی آن دارد.

ارزش تصفیه (انحلال)

ارزش تصفیه مربوط به موقعیت خاصی است که یک شرکت باید همه یا قسمتی از دارایی‌‌ها یا مطالبات خویش را به پول نقد تبدیل کند. این یک حالت غیرمعمول و قیمتی است که خریدار و فروشنده برآورد می‌‌کنند و تحت شرایط خاصی تغییر می‌‌یابد. ارزش‌‌های تصفیه عموما تا حد زیادی زیر قیمت‌‌های بالقوه بازار قرار دارند.

ارزش جایگزینی یا بازسازی

منظور از ارزش جایگزینی و بازسازی مقداری از هزینه است که برای تعمیر یا جایگزینی دارایی موجود لازم است. این هزینه، هزینه جابه‌جایی یکسان ماشین، تجهیزات یا انواع مشابه دارایی‌هاست. یکی از مهم‌‌ترین مشکلات عملی که در تعیین ارزش جایگزینی با آن روبه‌رو می‌‌شویم این است که آیا آن دارایی را می‌‌توان دقیقا به حالت اول تولید برگرداند. بیشتر دارایی‌‌های فیزیکی با گذر زمان از نظر تکنولوژی در حال منسوخ‌‌شدن و نیز استهلاک فیزیکی هستند. تخمین استهلاک ایجادشده هیچ ارتباطی با استهلاک حسابداری ندارد و تا اندازه‌ای شخصی و نظری است؛ مگر این‌که قیمت مشخصی برای دارایی مستهلک‌شده در بازار وجود داشته باشد. منابع منتشرشده دربارۀ برآورد ارزش بازار کالاهای مستعمل برای این گونه ارزیابی‌‌ها سودمند خواهد بود.

مفهوم ارزش نقدی واقعی

عبارت است از هزینه جاری جایگزینی یک دارایی یا هر واحد با نوع مشابه جدیدش منهای معادل پولی استهلاک فیزیکی و منسوخ‌‌شدن آن از نظر کهنگی اقتصادی. در حقیقت، در خصوص اقلام شخصی، ارزش نقدی واقعی اساسا ارزش بازاری دارایی جانشین است. همان‌طور که انتظار می‌‌رود بیشترین اختلافات هنگامی آشکار می‌‌شود که دارایی جانشین که توانایی ارائه خدمات مشابه به مالک خویش را داشته باشد در بازار یافت نمی‌شود. ارزش هزینه تعمیر به عنوان گزینه دیگری به جای ارزش هزینه جایگزینی پیشنهاد شده است. این ارزش به طور کلی به ارزش بازار بستگی دارد و بر اساس هزینه جاری تعمیر یا جایگزینی دارایی خسارت‌‎‌‎دیده یا ازبین‌‎‌‎رفته محاسبه می‌‌شود.

ارزش ارزیابی‌‌‌‌‎‎‎شده (تشخیص)

این مفهوم از ارزش در مقررات قانونی محلی به عنوان مبنایی برای وضع مالیات تعیین شده است. قوانینی که ناظر ارزیابی ارزش‌‌‌‌اند به طور گسترده‌‌ای متغیر هستند و ممکن است ارزش بازار را در نظر بگیرند یا نگیرند. چنین ارزش‌‌هایی ارتباط اندکی با سایر مفاهیم ارزش دارند.

ارزش زندگی انسان

آیا می‌‌توان ارزش زندگی را از لحاظ کمی محاسبه کرد؟ تصمیماتی که در برگیرنده خصوصیات ایمنی هستند حامل ارزش‌‌های ضمنی برای بهای زندگی انسان‌اند. رویکرد اقتصاددانان در مورد ارزش‌گذاری برای زندگی بر اساس میزان تمایل افراد به پرداخت مبلغی برای جلوگیری از یک خطر مشخص مرگ یا حداقل مبلغ مورد نیاز برای جبران افزایش نهایی در احتمال مرگ است. اساسا دو نوع مطالعه برای تخمین ارزش زندگی آماری انجام گرفته است:

۱. نگرش «ترجیحات آشکارشده که دربرگیرنده شناسایی موقعیت‌‌هایی است که افراد واقعا به گونه‌‌ای ضمنی یا صریح درآمد یا ثروتشان را در مقابل خطر مرگ یا آسیب دیدگی معاوضه می‌‌کنند. واضح‌‌ترین منبع این داده‌‌ها بازار نیروی کار است؛

۲. مطالعاتی که بر اساس پرسش‌نامه از نمونه‌‌ای از افراد صورت گرفته است. این پرسش‌‌ها کمابیش مستقیما به تمایل افراد برای پرداخت، یا میزان جبران مورد نیاز آن‌ها برای موقعیت‌‌های متفاوت فرضی ریسک مربوط می‌‌شود.

مردم عمدتا نه برای حفظ موقعیت جاری یا تولید و سود، بلکه به خاطر فردخودشان است که برای ایمنی ارزش قایل می‌‌شوند. اگر تصمیماتی که جامعه در زمینه مخارج ایمنی اتخاذ می‌‌کند بر اساس رضایتمندی فرد در پرداخت آن هزینه باشد، پس گرایش منابع، به قیمت حفظ کل زندگی‌‌های مورد انتظار، به طرف بهبود ایمنی افرادی که در حال حاضر با سطوح بالای ریسک روبه رو هستند، خواهد بود. رویکرد تمایل به پرداخت، از عدالت در مقابل کارآمدی اقتصادی حمایت می‌‌کند. یک مثال از این پدیده، فردی است که بنا به تشخیص پزشکان به علت بیماری امیدی به زنده‌ماندن او نیست ولی حاضر است مبالغ هنگفتی برای معالجه بپردازد، هرچند که امکان بهبودی او بسیار اندک باشد.

در مطالعه‌‌ای که به بررسی باور مصرف‌‌‌کنندگان دخانیات در مورد هزینه امید به زندگی سیگارکشیدن انجام گرفت پائولین ایپولیتو دریافت که توزیع برآوردشده ارزش‌گذاری زندگی شان به سمت راست چولگی دارد. بخش بزرگی از جمعیت در محدوده پایین‌تر توزیع «تمایل به پرداخت» متمرکز شدند و تعداد بسیار اندکی در فضای چولگی سمت راست توزیع قرار گرفتند. برای مثال، این توزیع توأم با چولگی بر این دلالت دارد که مقیاس‌‌های دستوری در مورد ایمنی که با متوسط تمایل به پرداخت مصرف کنندگان برای تأمین امنیت خویش سازگاری دارد، برای اکثریت جمعیت بیش از معمول خواهد بود.

 

منبع: مبانی نظری و عملی بیمه، ژان فرانسوا اوترویل، همتی و دهقانی؛ پژوهشکده بیمه مرکزی ، تهران، ۱۳۸۸

برچسب ها:
پیام بگذارید